کالسکه
خلاصه:
فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند.
در اجرای این داستان درخشان گوگول از تکنیک بازسازی لحظهبهلحظه ماجرا از طریق تغییر لحن و صدا استفادهشده تا شرایط مضحک و بیمایگی شخصیت اصلی، که خودخواسته به این وضعیت دامن زده است، پررنگتر و برجستهتر شود.
به پیامد آنچه در خوشی و سرمستی میگویی بیندیش
ناشر: نشر چشمه
سال چاپ: ۱۳۷۸
شابک: 964-990030-7
عوامل : نیکلای گوگول
مدت زمان : ۰۰:۴۴:۰۰
تگ ها کتاب صوتی اجتماعی داستان کوتاه کمدی
برای ثبت نظر، ابتدا ثبت نام کنید